پیوندهای مهم

 

 

  

 
 

  

 


 

X
اخبار

رودررو با کامنت گذار ِ نابکار در آستانه ی همایش هشتم!

چون در بزنگاه های حساس دفاتر اسناد رسمی و مناسبت های مهمِ آن ، سر و کله ات پیدا می شد ، یقین داشتم همایش هشتم فضای مجازی را از دست نمی دهی و سری به ما خواهی زد ، منتظرت بودم .
چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
9710

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

رو در رو با کامنت گذار ِ نابکار در آستانه ی همایش هشتم !

 

 

 

همراه همیشگی ام ؛ " آقای محترم ! "

سلامٌ علیکم

نمی دانم با کدامیک از اسامی ساختگی که برای خودت انتخاب کرده ای ، صدایت کنم ! ولی از آنجا که نامه بدون اسم نمی شود ، شما را "آقای محترم" خطاب می کنم. امیدوارم ناراحت نشوی.

چون در بزنگاه های حساس دفاتر اسناد رسمی و مناسبت های مهمِ آن ، سر و کله ات پیدا می شد ، یقین داشتم همایش هشتم فضای مجازی را از دست نمی دهی و سری به ما خواهی زد ، منتظرت بودم .

از اولین باری که نام دخترهایم را در نوشته هایت آوردی تا دیشب که اسامی دامادهایم را نوشتی ، خواستی به من بفهمانی که من را از نزدیک می شناسی و اصطلاحاً از جیک و پوک من خبر داری !

من هم به شما مژده می دهم علیرغم اسامی مستعار "جوزقی"، "مقومی"، "فاطمه احمدی"، "علوی"، "شلم شوربا"، "حبیبی" و غیره که برای خودت انتخاب کرده ای ، خیلی هم با هم غریبه نیستیم و هویت شما برای من مشخص است. اما مطمئن باش من هرگز با اهل بیت و حَرم شما کاری ندارم.

حالا که با هم آشنا شدیم ، کمی راجع به چیزهایی که ناراحتت می کند صحبت کنیم :

"بنچاق" در فضای لایتناهی مجازی ، صفحه ی محقری است که به زعم خودش به تبادل اطلاعات مشغول است و اثر وجودی آن شاید از یک نشریه محلی (قاصدک شهرک) هم کمتر باشد !

"بودجه" ی آن توسط دست اندرکاران بنچاق تامین می شود و از سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و کانون سردفتران و دفتریاران هم کمکی دریافت نکرده است!

"موضوعات" ِ مطروحه در بنچاق ، صرفاً مسائل صنفی است !

"تبلیغ" شخص یا گروه یا طرز فکر یا شرکت یا محصول خاصی در بنچاق صورت نمی گیرد و بنچاق تریبون کسی غیر از خودش نیست !

پس چرا باید یک نشریه ی الکترونیکی که به دور از تبلیغ ، با بودجه ی خودش ، برای اطلاع رسانی مسائل حرفه ای فعالیت می کند ، تا این حد موجب ناراحتی و عصبانیت شما شود؟

با کمی دقت در کامنت هایتان ، علت آن را "هدف" ِ بنچاق می دانم !!

"سردفتران" و "دفتریاران" و به تبع آنها "دفاتر اسناد رسمی" در طول تاریخ مظلوم واقع شده اند . صاحب منصبان ِ امین ِ مومنی که دلشان را به لقب ِ "کاتب بالعدل" خوش کرده اند و در حالیکه روزانه در دفاترشان میلیاردها تومان "سرمایه" جابجا می شود و در رهگذر آن ، میلیون ها تومان حق الثبت و مالیات و عوارض برای بخش های مختلف حاکمیت وصول می گردد،  - با حداقل دستمزد - که هیچ تناسبی با دخل و خرجشان ندارد - به تنظیم اسناد ِ ارباب رجوع مشغولند .

تا قبل از بروز و ظهور فضای مجازی دفاتر اسناد رسمی ، هر ناملایمتی که بر دفاتر اسناد رسمی روا می شد ، ناله ای نفس گیر بود که گلوی او را می فشرد و چه بسیار بغض ها که در سینه سردفتر و دفتریار انبار شد تا او سرِ سالم بر بالین نگذارد و یا یک باره پشت میز کار ، جان به جان آفرین تسلیم کند و یا با کلکسیونی از انواع بیماری تا آخر عمر ، خود را از تنهایی نجات دهد !

"آقای محترم" !

آنچه شما را به جوش و خروش وا می دارد موی بلند من یا مصاحبه با آقای مسلم آقاصفری و یا انعکاس اخبار آقای محمدرضا دشتی اردکانی نیست !

علت رفتار شما و سایر کامنت گذاران نابکار که به جای سوال و جواب و ارائه راهکار و نقد منصفانه ، به تهدید و استهزاء و به کار بردن الفاظ ناشایست مبادرت می کنید ، ترس از اطلاع رسانی است .

 

 

شما با هدف خارج کردن ِ ما از گود وارد صحنه شده اید . بتوانید هک می کنید ، نتوانید هتک می کنید !

اما بدانید "بنچاق" به عنوان جزء کوچکی از فضای مجازی دفاتر اسناد رسمی ، رفتنی نیست .

 

رشته ای بر گردنم افکنده دوست         می کِشد هرجا که خاطرخواه ِ اوست

 

می دانی تلخی ِ خواندن ِ کامنت های شما را چه چیزی برطرف می کند؟ شیرینی و حلاوت ِ ده ها و صدها پیامک و تلفن و کامنت که در طول روز دریافت می کنم .

کامنت شما چیزی در حد تیغ ماهی است ! هرگز ماهی خوردن را به خاطر تیغ آن کنار نمی گذارم .

مصائب و مشکلات دفاتر اسناد رسمی یکی ، دوتا نیست :

 

هردم از این باغ بری می رسد           تازه تر از تازه تری می رسد !

 

ما به تعداد دغدغه هایمان وبلاگ و وبسایت درست می کنیم .

ما با هدف تخصصی کردن فضای مجازی به همایش هشتم می رویم .

حال که فضای مجازی دفاتر اسناد رسمی توانسته بودن ِ خودش را ثابت کند و راه ِ دراز ِ صدور کیفرخواست علیه همکاری به جرم داشتن وبلاگ را تا حضور مقامات عالیرتبه ی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در همایش هایش بپیماید ، از پا نخواهد نشست!

فضای مجازی دفاتر اسناد رسمی با پایمردی و استقامت و تحمل مرارت ها توانست جایگاه خودش را به عنوان مشاور ، راهنما ، صندوق پیشنهادات و سنگ صبور ، نزد عموم همکاران باز کند.

دیگر در دورترین نقطه ی کشور و در هیچ دفترخانه ای اتفاقی نمی افتد که بلافاصله سایر همکاران از آن باخبر نشوند .

دیگر خواسته های برحقِ سردفتران و دفتریاران منحصر به اجتماع چندنفره ی آنها نیست !

دیگر سردفتران و دفتریاران در دفاع از خود تنها نیستند !

بارها شاهد بوده ام که بخشنامه و دستورالعملی مهجور ، در فاصله ی کمی از تقاضای سردفتر گرفتار ، توسط یاران او در فضای مجازی تهیه شده است !

کاش همکاران مان در سراسر کشور ، موقعیت ِ برگزاری ِ همایش ِ هشتم فضای مجازی دفاتر اسناد رسمی را مغتنم می دانستند و با حضور خود غنای بیشتری به آن می بخشیدند .

 

یدالله مع الجماعه

 

همکاران ارجمند ، "آقای محترم" !

حل مشکلات صنفی و فایق آمدن بر ناملایمات ِ قبلی و فعلی و آتی ، فقط و فقط در گروِ وحدت و همدلی و تشکل است و روز ِ برگزاری همایش ها روزی مانند "اول ماه ِ مه" است !

"روزی برای تشخیص ، تبیین ، اولویت بندی، اعلام و پیگیری خواسته های صنفی".

"روزی برای ما شدن" .

"آقای محترم" !

از شما متشکرم که با نوشتن کامنت ِ نامحترمانه ات ، انگیزه ی نوشتن را در من ایجاد کردی .

امیدوارم تا قبل از دیدار در دفتر پلیس ِ فضای تولید و تبادل اطلاعات "پلیس فتا" همچنان در بنچاق همراه ِ ما باشید.

 

و مکرو و مکرالله ، والله خیر الماکرین !

 

ارادتمند : فرامرز جمشیدی

 

 

 

 

بنچاق