متن سخنرانی مسئول کمیته اجرایی شورای عالی دفاتر اسناد رسمی
متن سخنرانی مسئول کمیته اجرایی شورای عالی دفاتر اسناد رسمی در نهمین همایش وبلاگ نویسان دفاتر اسناد رسمی
به نام خدا
متن سخنرانی مسئول کمیته اجرایی شورای عالی دفاتر اسناد رسمی در نهمین همایش وبلاگ نویسان دفاتر اسناد رسمی
چرا وبلاگ؟
وقتی سه شنبه دوازدهم دی ماه 1391 مطابق با اول ژانویه 2013 ، وبلاگ "بنچاق" را به نشانی www.bonchaagh.blogfa.com ثبت کردم و با جمله ی " سلامی چو بوی خوش آشنایی " وارد جامعه ی وبلاگ نویسان شدم ، نمی دانستم دست به چه کار بزرگی زده ام و این انتخاب ، مسیر زندگی من را تغییر می دهد !
امروز ، پس از گذشت 34 ماه و 10 روز و در آستانه نهمین همایش وبلاگ نویسان ، از خودم پرسیدم ، چرا وبلاگ ؟
با این سئوال برگشتم به زمان های دور . خیلی دور ! زمانی که انسان های اولیه در غار زندگی می کردند .
تاریخچه ی ارتباط با دیگران برمی گردد " شاید " به زمانی که اولین غارنشین برای شکار و تهیه ی غذا از غار خود خارج شد و به یک انسان اولیه ی دیگر گفت : حواست به غار من باشد ، تا برگردم . البته این ارتباط ، حتما با استفاده از اصوات و حرکات و شکلک هایی بوده که طرف مقابل آن را فهمیده است .
از این لحظه به بعد ، تمام سعی بشر ، از اولیه تا نوع امروزی اش ، تلاش برای ایجاد ارتباط و انتقال اطلاعات بوده است . آن زمان ، حتما باید دو نفر رو در روی هم می ایستادند تا حرکات هم را ببینند و بفهمند و کمی که از هم دور می شدند ، با طبل و دود به یکدیگر پیام می دادند .
طبیعی است وسعت جامعه ی آن روز به اندازه ی صدای طبل و دوام دود بود . با گسترش جوامع بشری و لزوم برقراری ارتباط ، زبان شفاهی اختراع شد ، ولی کماکان ارتباط انسان ها ، مستقیم و شنیداری و دیداری بود .
قرن ها را به ثانیه تبدیل می کنم تا بتوانم بگویم دقایقی بعد در یونان حروف الفبا اختراع شد . حالا بشر می توانست منظور خود را بنویسد و برای دیگری که از او دور شده بود ، بفرستد . استفاده از کبوتر نامه بر و چاپار و پیک تیز رو ، مربوط به این دوران است . سه هزار سال طول کشید تا روش ارتباط مستقیم و شنیداری و دیداری تغییر کند و استفاده از الفبا برای انتقال مفاهیم مرسوم شود .
اختراع چاپ باعث شد دانش بشری به سرعت و در تیراژ بالا ، تکثیر شود . در نیمه ی دوم قرن پانزدهم ، پیشرفت صنعت چاپ باعث افزایش نوشته های خبری شد . با تکمیل شیوه ی چاپ و استفاده از حروف متحرک سربی ، زمینه ی اشاعه ی معلومات و اطلاعات و افکار انسانی و پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری فراهم شد .
پیدایش مطبوعات ، اختراع تلفن ، رادیو ، سینما ، تلویزیون باعث تولید و انتقال حجم عظیمی از اطلاعات شد .
روس ها در سال 1957 اولین قمر مصنوعی به نام " اسپوتنیک " را برای مخابره ی اطلاعات ، به مدار زمین فرستادند .
سری بزنیم به انسان اولیه ی خودمان که خاطرات " اطلاعات " مختصرش را روی دیوار غار حک می کرد تا برسیم به انسان روزهای ماهواره ی اسپوتنیک که برای ذخیره ی اطلاعات از مغز خودش استفاده می کرد . از آنجا که حفظ و نگهداری اطلاعات (داده ها) فضای بزرگتری از مغز بشر می خواست ، کامپیوتر اختراع شد . با ورود کامپیوتر و ذخیره ی اطلاعات روی آن و لزوم اشتراک گذاری و انتقال داده های تولید شده و جمع آوری شده ، با دیگران ، شبکه ی سراسری انتقال اطلاعات (اینترنت) را به وجود آورد .
از اینجا به بعد که بروز و ظهور فیبر نوری و رسانه های جدید الکترونیکی و استفاده از ماهواره و افزایش سرعت اینترنت و ارائه ی اشکال جدید آن است را مختصر می کنم تا برسیم به چند رسانه ای ها که پیوند خجسته ی کامپیوترها و ارتباطات راه دور و وسایل ارتباط جمعی است . سیستم چند رسانه ای توانست قلمرو ارتباط الکترونیکی را به همه ی زندگی ، از خانه تا کارخانه ، از مدرسه تا بیمارستان و از تفریحات تا مسافرت گسترش دهد .
چرا وبلاگ ؟
حتما با ذکر مقدمه ی مُطولی که برای رسیدن به این نقطه نوشتم ، متوجه شدید که برقراری ارتباط با دیگران ، یکی از نیازهای بشری است و دانش بشر ، همواره در صدد اختراع و ارائه ی کوتاهترین ، سریعترین و دلچسب ترین راه برای رسیدن به این هدف است . برای من ، از اوصاف این راه ، دلچسب ترین ، مهم بود .
نامه نگاری ، تلفن زدن ، فرستادن پیامک ، وایبر ، واتس اپ ، وی چت ، لاین ، کاکائو تاک ، کیک ، تانگو ، نیم باز ، هایک ، مسیج می ، تلگرام و خیلی ابزار دیگر ، برای ارتباط ما انسان ها با یکدیگر اختراع شده اند و هر کدام از ما حق داریم انتخاب خودمان را داشته باشیم و این انتخاب نباید ما را از اصل ارتباط داشتن دور کند ! و یا خدای ناکرده ، ارتباط موجود بین ما را قطع کند !
من وبلاگ را انتخاب کردم چون به شدت نسبت به آن عاطفه دارم . من بهترین دوستانم را در مسیر وبلاگ نویسی پیدا کردم . من حس های زیادی را در وبلاگ تجربه کردم . وقتی صفحه ی مدیریت وبلاگم را باز می کنم و نظرات دوستانم را می بینم ، وقتی احساس نگرانی ، همدردی ، تبریک ، تسلیت آنها را در کامنت هایشان می خوانم ، وقتی یکی از خوانندگانش ایراد من را می گیرد و کنار نظرش تیک خصوصی می زند ، یعنی فقط من بدانم و تو ، وقتی پست های وبلاگم برای آنها مفید است و تشکر می کنند ، وقتی برای یافتن پاسخ سئوال هایشان کتاب ورق می زنم ، تمام اینها باعث می شود وبلاگ را دوست داشته باشم .
با احترام به نظرات دوستانم که فعالیت در سایر خبررسان ها را به لحاظ سهولت و سرعت ، مفیدتر می دانند ، از ایشان دعوت می کنم با دایر کردن وبلاگی ، ماحصل آنچه در اتاق ها به دست آورده اند را برای استفاده سایر همکاران منتشر کنند .
به این ترتیب علاوه بر رشد کمی وبلاگ ها ، باعث غنای محتوای آن نیز شده اند و با یک تیر ، سه نشان زده اند .
و من الله التوفیق
فرامرز جمشیدی