تودیع نایب رئیس کانون سردفتران و دفتریاران و عضو دادگاه تجدید نظر انتظامی سردفتران و دفتریاران در چهاردهمین گردهمایی کانون ها و جوامع سردفتران و دفتریاران سراسر کشور
جناب آقای مسلم آقاصفری – سردفتر محترم اسناد رسمی 11 تهران- پس از گذشت 40 سال خدمت صادقانه ، به افتخار بازنشستگی نایل شد.
بسم الله النور
در پایان قسمت اول چهاردهمین همایش سراسری کانون ها و جوامع سردفتران و دفتریاران سراسر کشور و با حضور ریاست محترم سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و رئیس کل دادگستری استان خراسان رضوی و معاون محترم سازمان در امور املاک مدیر کل ثبت استان و اعضای هیات مدیره و اعضای دادگاه بدوی و تجدید نظر انتظامی سرفتران و دفتریاران و جانشین دادستان انتظامی سردفتران و دفتریاران وجمع کثیری از سردفتران و دفتریاران استان خراسان رضوی ، از خدمات صادقانه ی آقای مسلم آقا صفری تجلیل به عمل آمد.
هیات مدیره ی کانون سردفتران و دفتریاران به نمایندگی از همکاران سراسر کشور، تحفه ای به رسم یادبود و به قصد تشکر و قدردانی به ایشان تقدیم نمود.
فضای مجازی دفاتر اسناد رسمی ، به پاس نیم قرن تلاش صادقانه و حمایت همه جانبه ی آقای مسلم آقاصفری ، از همکاران سردفتر و دفتریارو نیز عنایت ویژه ای که به وبلاگ ها و وبسایت های دفاتر اسناد رسمی داشته اند، لوح تقدیری با امضای شورای سیاستگذاری فضای مجازی دفاتر استاد رسمی به ایشان اهدا نمود.
متن لوح تقدیمی که بر آمده از دل های یکایک ماست ، جهت اطلاع خوانندگان محترم در ادامه درج شده است :
هوالشکور
چه با شکوه از پله های عمر ، بالا می روی و چه با وقار در اوج ِ احترام باقی می مانی
سابقه ات ، شناسنامه ای از شرافت است و گذرگاه ِ عمرت ، جاده ای است که از میان درختان ِ کهنسال دانش و تجربه ، به آبادی ِ عشق و امید می رسد.
با شما هستیم ، "مسلم" ! پسر عبدالحسین!
سفیر ِ حضرت ِ عشق در صحرای سخت کوشی ؛
بارانِ مسئولیت پذیری در روزگار قحطی ِ وجدان ؛
ناخدای باخدای کانون سردفتران...
با تو پیر می شوند روزها و خاطره ها وَ از تو احترام می گیرند ثبت ها و سندها
خاطره ی مردی را به یاد می آوریم که از طالقان تا تهران ؛ از خیابان گرگان تا سمنگان؛ از عشق آباد ِ تعهد و تحریر تا سعادت آبادِ سلامت ِ نفس و خستگی ناپذیری و تدبیر ... مثل کاجی بی خزان ، جوجه های جوان و پر آرزو را لای شاخ و برگِ مهربانی ِ خود، پَرورد و سوادِ شهرِ علم را نشانشان داد.
سلام روستازاده ی دانشمند ، وزیر ِ بی ادعای شطرنج ِ شعور ، ثَبّاتِ صبور ِ روزهای دور، سردفترِ مشهور
سلام مرد سجده های طولانی بر مهر قانون، بچه ی روستای آرتون ، نایب رئیس کانون
سلام امانت دار ِحقوق مردم، چراغدار ِ فضیلت و فهم ِ "امینی" و دانش و تقوایِ "تشکری" در دفترخانه ی یازدهم
کدام تقدیر، هم سنگ ِ نیم قرن عدالتخواهی ، حقوقدانی، عاشقی، وظیفه شناسی و جبهه داری ِ تو ، از حقوقِ صنفی است؟
شغل سردفتری با نام خانوادگی تو "آقا" می شود
"ثبت" با سند ِ صداقتِ شغلی ِ تو "برابر" می شود
و کلمه ی بازنشستگی ، چون به اقیانوسِ سابقه ی با شکوه ات می رسد ، رنگ می بازد!
با شما هستیم ، جنابِ سردفتر؛ آقای ِ پدر!
خودت را از کدام مراجعه ی ما بازنشستـــه می کنی؟ مگر چشمـــه می تواند جواب تشنــــه را ندهد؟
بهای عمر تو، باغی است بی خزان! در این گلستان ، جاودانه بمان و خط کاتـــــــبٌ بالعــــــــدل بکش روی تمام چهره های بی خبری
"جناب آقای مسلم آقاصفری"